یکی از تکنیکهای شگفتانگیز حل مساله که در دوره کوچینگ کسبوکار به طور کامل و با مثالهای مختلفی به آن پرداخته میشود، «ریفریمینگ» یا چارچوببندی مجدد است. ریفریمینگ یا چارچوببندی مجدد شامل نگاهکردن به یک موقعیت یا مشکل از منظری متفاوت است تا بتوانیم به مسائل نگاهی تازهتر داشته و راه حلهای جدیدتری برای آنها پیدا کنیم.
فرآیند ریفریمینگ شامل ۴ مرحله است:
-
شناسایی مشکل
با تعریف واضح مشکل یا چالشی که شما یا مشتریان شما با آن روبرو هستید، آغاز کنید.
-
از مختلف به مسئله نگاه کنید
سعی کنید مشکل را از منظرهای متعددی ببینید و راه های مختلفی را برای آن در نظر بگیرید.
-
ایجاد تفسیرهای جایگزین
توضیحات یا تفسیرهای جایگزین را برای مشکل در نظر بگیرید. این امر می تواند به شما کمک کند که آن را از زاویه دیگری دیده و به ایدههای جدیدی دست پیدا کنید.
-
یافتن راه حل های جدید:
پس از بررسی مجدد مشکل، به دنبال راه حلهای جدید و خلاقانه ای باشید که قبلاً به آنها فکر نکردهاید.
ریفریمینگ می تواند یک تکنیک قدرتمند برای کمک به افراد و سازمان ها برای غلبه بر چالش ها و یافتن فرصت های جدیدِ رشد و موفقیت باشد. همچنین می تواند منجر به ایجاد دیدگاهی گستردهتر و پرورش نگاهی خلاقانه تر برای حل مشکلات شود.
«این یک مشکل نیست، یک فرصت است». عبارتی که احتمالاَ با آن زیاد مواجه شده اید، میتواند تا حدی ماهیت رفریمینگ را برایمان مشخص کند. ریفریمینگ یا چهارچوببندی مجدد به ما کمک میکند تا در جستجوی راهحلهایی منحصر به فرد بوده و از دیدگاههای مختلف به موقعیتها بنگریم.
برای مدیرانی که درگیر چارچوب های کلیشهای هستند، ریفریمینگ فرآیندی آزاردهنده است. اما این موضوع برای مدیرانی که از نوآوری استقبال میکنند، بسیار ارزشمند میباشد. رهبران مؤثر در همه سطوح، برای رویاروئی با مسائل و چالشهای سازمانی، از تکنیک ریفریمینگ بهره میبرند.
مثالهایی از ریفریمینگ در عمل
اکنون قصد داریم به ذکر سه نمونه عملی از نحوه بکارگیری این تکنیک در مسائل سازمانی بپردازیم:
۱. گفتگوهای چالش برانگیز سازمانی
ما از دریافت بازخوردهای منفی، بحثهای مربوط به عملکرد یا برگزاری جلسه با مدیرانی که در برابر تغییر مقاومت نشان می دهند، حراس داریم. برای بسیاری از ما این مکالمات استرسزا هستند و تمایل داریم تا جای ممکن این مکالمات را به تاخیر انداخته یا از آنها اجتناب نمائیم.
تکنیک ریفریمینگ:
اینطور نگاه کنیم که این مکالمات چالش برانگیز میتواند راه مناسبی برای حل تعارضات بوده و بستری برای پرورش نوآوریها باشد. هرچه زودتر گفتگوها را انجام دهیم، سریعتر می توانیم راه حلهای بهتری ایجاد کرده یا فرصت هایی برای بهبود فرآیندها خلق نمائیم. بنابراین میتوانیم با روحیه ای بهتر به شناسایی مسئله و حل مشکلات پرداخته و به استقبال چالش ها برویم. هنگامی که این مسائل را به عنوان یک فرصت و نه یک تهدید در نظر بگیریم، مسیر ارتباطی بهتری برای گفتگوهای سازنده باز میکنیم.
۲. تهدیدهای رقابتی بازار
تهدیدهایی که در عرصه رقابت در بازار وجود دارند معمولا به بدترین شکل تفسیر می شوند. به طوری که گاهی با مشاهده نقاط قوت رقبا ممکن است ناامید شده و تصور نمائیم که اصلاَ نمیتوانیم با آنها رقابت کنیم.
تکنیک ریفریمینگ:
میتوانیم به جای آن که از نقاط قوت رقیبمان واهمه داشته و روی آن تمرکز کنیم، به این بپردازیم که رقبای ما از چه نکاتی غافل ماندهاند و چگونه می توانیم با توجه به نقاط قوت خودمان ارزشهایی برای مشتریان خلقکنیم که جای آن در محصولات و خدمات رقبا همچنان خالی است.
۳- گزینش نیروی کار
بسیاری از مدیران در مورد گزینش نیروی کار کلیشهای عمل میکنند و چارچوب ذهنی آنها حول این سوال است که: «واجد شرایطترین فرد برای تصدی این موقعیت شغلی کیست؟»
طرح این پرسش قابل درک است اما بایستی گفت این سوال برای پاسخ دادن به بسیاری از مسائل مهم ناکارآمد است. مسائلی از قبیل این که سازمان شما در سال های آینده چگونه عمل خواهد کرد و افراد چگونه میتوانند در پذیرش تغییرات و تکنولوژیهای جدید برای موفقیت شرکت در آینده موفق عمل نمایند.
تکنیک ریفریمینگ:
به جای اینکه سوالی مانند «واجد شرایطترین فرد برای تصدی این موقعیت شغلی کیست؟» که بر پایه ارزیابیهای سنتی شغل بوده و برمبنای عملکرد گذشته است، بپرسید، بهتر است بپرسید “چه کسی میتواند بیشتر به ما کمک کند تا از جایی که امروز هستیم به جایی که باید در آینده باشیم، برسیم؟”
این چارچوببندی مجدد در معیارهای شما برای انتخاب نیرویکار به شما کمک می کند تا از استخدام اشتباه افرادی که بر اساس تفکرات قبلی بوده و برای احیای سازمان شما مناسب نیستند، جلوگیری نموده و افرادی را برگزینید که روحیه تازه و تفکراتی جدیدتر را برای سازمان شما به ارمغان می آورند.
پیشهاد های موسسه هفتاد مرتبط با ریفریمینگ و توسعه کسب و کار: