سازمانها و شرکتها موفق معمولا برای رسیدن به موفقیت از برنامهریزی استراتژیک استفاده میکنند. این برنامهریزی به مدیران و کارآفرینان کمک میکند تا اهداف خود و نحوه رسیدن به این اهداف را بدانند. داشتن برنامه این امکان را میدهد تا مدیر مجموعه بر نحوه عملکرد و تصمیمگیری در سازمان متمرکز شود. اهمیت برنامهریزی در میان انبوه کارهای عقب افتاده و مشکلات سازمان خود را نشان میدهد.
با داشتن یک برنامهریزی استراتژیک اصولی، گذشت از مشکلات کار بسیار آسانی محسوب میشود. برای پیشرفت فردی و سازمانی برنامهریزی اصلیترین نیاز برای گذر از مشکلات و بحرانها است. برنامهریزی جامع در تمام موضوعات ذهن مدیران را مرتب میکند. مدیران بدون داشتن یک برنامه مشخص از اهداف و چگونگی رسیدن به آنها ممکن است مسیر را به غلط طی کنند و تصمیمات اشتباهی بگیرند.
همچنین کارمندان در مورد جایگاه خود در سازمان و وظایفشان دچار سردرگمی میشوند. برنامه مانند نقشه راه عمل میکند که سازمان با استفاده از آن میتواند طبق یک مسیر تعیین شده به اهداف مشخص شده خود برسد. برنامهریزی مانند مسیریابی عمل میکند با داشتن یک مسیر مشخص اگر کارفرما از مسیر منحرف شود سریع میتواند به مسیر برگردد.
برنامهریزی استراتژیک چیست؟
برنامهریزی سازمانی انواع مختلفی دارد که یکی از آنها را با نام برنامهریزی استراتژیک میشناسند. در این نوع برنامهها گام به گام براساس اهداف کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت سازمان تدوین میشود. برنامهریزی یک مسیر بسیار حیاتی برای کسبوکارها است. در strategic planning با بررسی عوامل داخلی و خارجی و تهدیدها و فرصتها، نقاط قوت و ضعف سازمان شناسایی میشود.
این برنامه اهداف و مسیر رسیدن به آنها را روشن و تصمیمگیری به صورت روزانه را آسان میکند. امروزه به دلیل نابسامانی بازار سازمانها با تغییرات روزانه روبهرو هستند و باید بهگونهای برنامه داشته باشند که در این محیط بتوانند، به موفقیت برسند. اگر برنامه در جهت درستی پیش برود، شرکتها میتوانند در حوزه تجارت جهانی نیز موفقیت کسب کنند.
مزایای برنامهریزی استراتژیک در سازمان
برنامهریزی استراتژیک یک مسیر روشن و هموار را برای آینده سازمان مشخص و کار سازمان را برای مقابله با چالشها و پیشبینی ریسکها آسان میکند. همچنین یادآور میشود که سازمان برای غلبه بر مشکلات باید نسبت به کسب و حفظ منابع کوشا باشد. برنامهریزی برای سازمانها مزایای بسیاری دارد که برخی از آنها عبارتند از:
- انعطافپذیری کسب و کار را در برابر تغییرات و مدیریت بحران های سازمانی افزایش میدهد.
- اهداف مهم سازمان را مشخص و راه رسیدن به آنها را تفکیک میکند.
- به تصمیمات مهم سازمان نظم و جهت میدهد و از تصمیمات نقیض جلوگیری میشود.
- فشارهای ناشی از تغییرات ناگهانی را حذف میکند.
- اشتباهات سازمان ناشی از فراموشی اهداف کوچک کاهش میابد.
- برخی از استانداردها را برای سازمان مشخص میکند.
- کار تیمی را رشد میدهد.
- تمام توجهات را روی اهداف متمرکز میکند.
- باعث موقعیت دقیق سازمان را در صنعت میشود.
- آمادگی سازمان را برای تشخیص چالشها و مشکلات آینده و نشان دادن واکنش مناسب افزایش میدهد.
- میزان اثر بخشی مدیر در سازمان افزایش میابد.
- فعالیتهایی که برای سازمان بازدهی مناسب را ندارند شناسایی میکند.
- روشهای استفاده درست و کارآمد از منابع در سازمان مشخص میشود.
برنامهریزی استراتژیک احساس هدفمندی را در افراد سازمان ایجاد میکند. همچنین باعث نهادینه شدن قانونمندی و مسئولیتپذیری را در سازمان میشود. علاوهبراین با تقویت دید بلندمدت سازمان در کاهش هزینههای بحرانهای غیرقابل پیشبینی موثر است. که نتیجه کار به افزایش بهرهوری سازمان ختم میشود.
انواع روشهای برنامهریزی استراتژیک در سازمان
در اکثر مواقع سازمانها از قبل بسیاری از چیزهایی که قرار است در یک برنامهریزی استراتژیک قرار داده شود را میدانند. با این وجود برنامهریزی کمک میکند تا مدیران مطمئن باشند که همه اعضا در یک مسیر و طبق برنامه پیش میروند. فرآیند برنامهریزی از خود سند برنامه اهمیت بیشتری دارد.
همچنین چگونگی انجام فعالیتها توسط اعضا از اندازه سازمان مهمتر است. رویکردهایی که برای برنامهریزی استفاده میشود بسیار متفاوت است. بههمین دلیل برنامهریزی در سه دسته مختلف طبقه بندی میشود که در ادامه آنها بررسی میکنیم.
برنامهریزی راهبردی
برنامهریزی استراتژیک راهبردی معمولا توسط مدیران ارشد یک سازمان تدوین میشوند. در برخی شرکتهای کوچکتر مدیران از کارمندان خود برای یک برنامهریزی درست و تعیین ارزشها و چشماندازها کمک میگیرند. برنامه راهبردی تصویر کلان از یک شرکت را نمایش میدهد. این برنامه اهداف یک سازمان را برای یک مدت زمان مشخص تعیین میکند. همچنین بررسی میشود تا این اهداف با چشماندازها و ارزشهای سازمان همسو باشد.
برنامهریزی تاکتیکی
برنامهریزی استراتژیک تاکتیکی نحوه اجرای برنامه را توسط سازمان مشخص میکند. برنامههای تاکتیکی معمولا از چند هدف کوتاه مدت تشکیل و در مدت یکسال انجام میشوند. تدوین و نظارت بر برنامههای تاکتیکی معمولا بر عهده مدیران میان رده یک سازمان است. این برنامهها از برنامههای راهبردی حمایت میکنند.
برنامهریزی عملیاتی
برنامهریزی استراتژیک عملیاتی به اجرای برنامههای تاکتیکی که به صورت روزانه و مداوم انجام میشوند، گفته میشود. برنامههای عملیاتی معمولا شامل خط و مشیها و مقرراتی هستند که کارمندان باید مطابق با آنها پیش بروند. همچنین در این برنامه وظایفی برای کارمندان مشخص شده است که باید مطابق با اهداف سازمان انجام شوند.
برنامهریزی احتمالی
برنامههای احتمالی در زمان بروز مشکلات و بحرانهای پیشبینی نشده کاربردی هستند. این برنامهها طیف وسیعی از مسائل و پاسخهای مخصوص به آنها را پوشش میدهند. این موضوعات شامل برنامه پرسنل برای آمادگی درباره حوادث خارج از مجموعه است. همچنین ممکن است سازمان برای روبهرو شدن با یک بلای طبیعی و یا خروج ناگهانی یک عضو مهم از سازمان برنامههای اضطراری داشته باشد.
مراحل برنامهریزی استراتژیک
برنامهریزی استراتژیک گام به گام طراحی میشود و اعضای سازمان با طی مراحل و تحقق آنها در جهت تحقق اهداف سازمان قدم بر میدارند. معمولا برای این برنامهریزی هشت مرحله در نظر گرفته میشود که در ادامه این هشت مرحله به صورت مجزا بررسی خواهد شد.
1- برنامهریزی برای برنامههای راهبردی
اولین مرحله strategic planning داشتن یک برنامه مشخص برای برنامهریزی است. برنامهریزی مشخص شامل یک برنامه برای ساعات جلساتی که برای برنامهریزی تشکیل میشود، افرادی که در این جلسات باید شرکت داشته باشند و مسئولیت هر فردی که در این جلسه حضور پیدا میکند، است.
2- تحلیل وضعیت سازمان
گام بعدی در برنامهریزی استراتژیک تحلیل نقاط قوت و ضعف سازمان است. همچنین در این مرحله تهدیدها و فرصتهای بیرون سازمان بسیار اهمیت دارند. با در نظر گرفتن تمام این موارد و با استفاده از چند ابزار از جمله swot- pestel-vrio مدیران بررسی میکنند که وضعیت سازمان چگونه است.
3- تعیین کردن دورنما و ارزشهای سازمان
در این مرحله مدیران سازمان باید مشخص کنند که در آینده میخواهند در چه نقطهای باشند. به این نقطه دورنما گفته میشود. اینکه یک سازمان بداند که در آینده در کجای حوزه تجارت خود میخواهد باشد بسیار اهمیت دارد. همچنین در این مرحله باید گذشته سازمان در صنعت مورد توجه قرار بگیرد تا بتوان خصوصیات را بازنگری کرد. هدف از طی این مرحله ایجاد رویههای درست برای رسیدن به اهداف آینده سازمان است.
4- تحلیل و شناسایی مشکلات شرکت
برای گام چهارم باید مشکلات سازمان بررسی شود. مشکلاتی که در این مرحله مورد بررسی قرار میگیرند از مرحله سوم جدیتر هستند. در مرحله سوم سعی در پیشبینی اندکی از مشکلات است؛ اما در این مرحله مشکلات حتمی که در انتظار سازمان هستند، بررسی میشوند.
5- تعیین اهداف
اهداف سازمان در این مرحله از برنامهریزی استراتژیک مشخص میشوند. در این گام اهداف سازمان هم بهصورت کلی و هم بهصورت تفکیک شده و شفاف مورد بررسی قرار میگیرند. اهداف یک سازمان جز مهمترین چیزهایی است که آینده یک سازمان را شکل میدهد.
6- تعیین استراتژیهای سازمان
استراتژی در این مرحله بهعنوان یک ابزار محسوب میشود. برای رسیدن به اهداف به استراتژی نیاز است. بههمین دلیل این مرحله بعد از مرحله تعیین اهداف طبقهبندی میشود.
7- انتخاب شاخصهای مرتبط با سنجش عملکرد سازمان
در این مرحله باتوجه به هدفها و استراتژیها شاخصهای اساسی سازمان که بتوان بر اساس آنها عملکرد سازمان را اندازهگیری کرد، مشخص میشود. پیشروی سازمان طبق همین شاخصها انجام میگیرد.
8- ارزیابی و برنامهریزی عملیاتی
این گام از برنامهریزی استراتژیک بر اساس شاخصهای مشخص شده در مرحله قبلی پیش میرود. ارزیابی و پایش سازمان طبق شاخصها باعث بهبود عملکرد و بهرهوری بیشتر میشود.
مدیریت استراتژیک چیست
مدیریت استراتژیک تأثیر معناداری بر کسب و کارها دارد.یک استراتژی موثر میتواند باعث افزایش سودآوری، بهبود مزیت رقابتی، روابط بهتر با مشتری و افزایش کارایی و بهره وری سازمانی شود.همچنین میتواند به جذب و حفظ کارکنان با استعداد، شناسایی و توسعهی بازارهای جدید و تضمین پایداری کسب و کار کمک کند. یک استراتژی موفق میتواند به بهبود کارایی، تصمیم گیری بهتر و روحیهی بهتر کارکنان منجر شود. به طور کلی، مدیریت استراتژیک میتواند به کسب و کارها کمک کند تا در بازارهای مربوط به خود موفقتر و رقابتیتر عمل کنند.
مدیریت استراتژی فرآیند توسعه و اجرای استراتژی ها برای اطمینان از دستیابی سازمان به اهداف خود است که شامل تعیین اهداف، تجزیه و تحلیل محیط سازمانی، توسعهی استراتژیها، ردیابی پیشرفت و انجام تنظیمات در صورت لزوم میشود.
5 مرحلهی فرآیند مدیریت استراتژیک
- شناسایی اهداف: تمام فرآیندهای کسب و کار و بیزینس باید بر روی دستیابی به یک هدف خاص متمرکز شوند؛ خواه این هدف در راستای یک سودآوری کلی باشد یا یک مورد خاص.ضروری است که از همان ابتدا در مورد هدف خود شفاف باشید.
- تجزیه و تحلیل SWOT : SWOT مخفف کلمات Strengths، Weaknesses، Opportunities و Threats است.
- این تحلیل استراتژیک به درک عوامل داخلی (نقاط قوت و ضعف) و خارجیای (فرصتها و تهدیدها) کمک میکند که یا باعث رشد کسب و کار میشوند یا از رشد آن جلوگیری میکنند
- ایجاد استراتژی: این مرحله، مهمترین مرحله است که شامل ارائهی استراتژی واقعی در مورد نحوهی تخصیص منابع کسب و کار به کارآمدترین روش است
- . منابع در اینجا شامل کارمندان، پول، ماشینآلات و تمام داراییهایی که کسب و کار در اختیار دارد، میشود.
- پیاده سازی استراتژی: پس از تدوین استراتژیها، گام بعدی پیاده سازی و اجرای آنها است.
- اولین گام در اینجا این است که استراتژی و برنامهی عملی را به تمام سطوح مدیریت ابلاغ کنیم.
- ارزیابی: مرحلهی نهایی مدیریت استراتژیک، ارزیابی اثربخشی استراتژیهایی است که اجرا شده است.
- ارزیابی شامل اندازه گیری نتایج استراتژیها و ایجاد تغییرات در صورت نیاز است.این مرحله کمک میکند تا اطمینان حاصل شود که سازمان در مسیر رسیدن به اهداف خود قرار دارد.
کلام پایانی
ما در این مقاله به یک تعریف جامع از برنامهریزی استراتژیک یا همان strategic planning پرداختیم. همچنین مزایا، انواع و مراحل تدوین این برنامه را بررسی کردیم. هر سازمانی برای رسیدن به موفقیت و آینده درخشان باید برنامهریزی داشته باشد. میتوان گفت که مدیری که برنامه مشخصی نداشته باشد، اصلا مدیریت را نمیداند و شرکتش در بازار تجارت مغلوب رقبا میشود. برای رسیدن به موفقیت ابتدا باید قدمهایی که نیاز است؛ برداشته شود از قبل مشخص باشد.
روشهای زیادی برای تعیین این قدمها وجود دارد؛ اما strategic planning کاملترین روش محسوب میشود. در این مقاله ما مراحل این نوع برنامهریزی را بررسی کردیم و مدیران میتوانند آن را در تجارتهای خود استفاده و تاثیرات مثبت آن را مشاهده کنند. برنامههای استراتژیک این امکان را به سازمان میدهد که در یک نگاه به برنامه بلند مدت تمام مراحل کار را ببینند و بدون استرس کارها را جلو ببرند.
بیشتر بخوانید: