زیر شاخه های روانشناسی اعم از رولنشناسی رشد و تربیتی کاربرد گسترده ای در کلاش های آموزشی دارند. اصول روانشناسی تربیتی به معلمان کمک می کنند که نقاط قوت، ضعف، تاریخچه یادگیری و انگیزه ی محصلان را در زمینه های اجتماعی و محیطی درک نمایند. ما در این مقاله قصد داریم درباره ” معلمان چگونه از روانشناسی در کلاس استفاده می کنند؟” اطلاعاتی را ارائه دهیم.
اهمیت استفاده از روانشناسی در کلاس
یکی از ضروری ترین جزء های آموزش بهره گیری از روانشناسی در کلاس درس است که به معلمان کمک می کند تا روش های آموزشی را اصلاح نماید، توسعه دهند و به ایجاد کلاس های آموزشی غنی بپردازند.
اصول روانشناسی تربیتی به معلمان کمک می نماید تا بتوانند انگیزه های دانش آموزان را در زمینه های اجتماعی و محیطی، تاریخچه یادگیری، نقاط قوت و ضعف درک کنند.
روانشناسی تربیتی یک زیر شاخه مشترک از روانشناسی به شمار می رود که به آموزش و یادگیری در کلاس تمرکز دارد. این شاخه از روانشناسی اصول اساسی رفتار انسانی را که تشکیل دهنده یادگیری است، آموزش می دهد و بررسی می نماید.
علاوه بر این روانشناسی به معلمان کمک می کند تا با بهره گیری از ارزیابی و اندازه گیری ها سطح یادگیری دانش آموزان را تشخیص دهند.
یکی دیگر از زیر شاخه های روانشناسی که در کلاس درس کاربرد گسترده ای دارد، روانشناسی رشد است.
روانشناسی رشد به ویژگی های رفتاری، روانی و عاطفی افراد بر اساس سن و مرحله زندگی آن ها توجه دارد. از آنجایی که شخصیت و بدن افراد جوان به طور مداوم در حال تغییر است، این دسته از افراد بیشترین تغییر و تنوع را در ویژگی های اساسی خود بروز می دهند. در حقیقت مغز انسان تا اواخر نوجوانی و اوایل دهه دوم زندگی رشد خود را به پایان نمی رساند.
درک چگونگی تغییرات و رشد انسان در طول عمر در راستای کارآمد سازی آموزش بسیار مهم است.
همچنین بخوانید:”چگونه با مراجعین مرزهای سالمی ایجاد کنیم؟“
اصول برتر روانشناسی در کلاس درس
در سال 2015 میلادی انجمن روانشناسی آمریکا (APA) یک گزارش درباره مهم ترین اصول روانشناسی در محیط آموزشی از دوره قبل از مهد کودک تا دبیرستان را منتشر کرد.
اصل اول
باور ها و تصورات دانش آموزان درباره ی هوش و توانایی می تواند عملکرد شناختی و یادگیری فرد را تحت تاثیر قرار دهد. اکثر دانش آموز هایی که گمان می کنند در مدرسه عملکرد خوبی ندارند، در راستای یادگیری با مشکل مواجه می شوند. در حالی که ممکن است این عدم یادگیری و عملکرد نامناسب به موجب طرز فکر غلط شکل گرفته باشد.
نحوه عملکرد انسان به طور عمیق تحت تاثیر باور های فرد درباره ی توانایی های خود قرار دارد. معلمان توانایی فوق العاده ای برای کمک به دانش آموزان در عرصه یادگیری دارند.
اصل دوم
دانش های قبلی دانش آموزان می تواند عمل یادگیری را تحت تاثیر قرار دهد. اگر دانش آموزان قبل از ورود به کلاس درس، تاریخچه یادگیری خود را درک نماید، می توانند به آموخته های جدید شکل دهند.
اصل سوم
رشد شناختی یادگیری دانش آموزان به مراحل کلی رشد محدود نمی باشد. روانشناسی رشد از نظریه های مرحله زندگی به عنوان راهی برای درک توانایی های دانش آموزان مورد استفاده قرار می گیرد.
اصل چهارم
یکی از مفید ترین اصول روانشناسی در تعلیم و تربیت حاکی از آن دارد که مهارت و دانش های جدید به بیرون گسترش پیدا می کند و در زمینه های مختلف برای دانش آموزان قابل استفاده می گردد. ضرورت دارد دانش آموزان یاد بگیرند که چگونه دانش و مهارت های جدید را در چارچوب ها و زمینه های جدید جایگذاری کند. معلم وظیفه دارد دانش آموزان را راهنمایی نماید تا بتوانند توانایی و یادگیری های جدید را به برنامه های خارج از عرصه یادگیری سرایت بخشند.
اصل پنجم
کسب دانش و مهارت طولانی مدت وابسته به تمرین است. تمرین موفقیت آمیز ضامن دستاورد های بلند مدت در دانش و مهارت است.
به طور مثال یادگیری مهارت های ریاضیات چهار منظوره با حفظ کردن و مطالعه روزانه در بازه زمانی یک ساعته مقدور نمی باشد.
جالب است بدانید که باید تکرار با بازخورد همراه گردد تا دانش آموزان خاص درس های اشتباهی را در حافظه خود مرتکب نگردند.
اصل ششم
در امر یادگیری بازخورد واضح، توضیحی و در موعد مناسب به دانش آموزان حائز اهمیت است. بازخورد صرفا به یک نمره خوب محدود نمی شود. بلکه دانش آموزان باید برای نمایش صحیح و نادرست یادگیری بازخورد داشته باشند.
زمان شکل گیری بازخورد بسیار اهمیت دارد. همچنین باید بازخورد تا حد امکان به معیار عملکرد نزدیک باشد. به طور مثال اگر بازخورد درباره ی خطا های دانش آموز در یک واحد جبر مدت ها پس از شکل گیری کلاس دریافت شود، نمی تواند به دانش آموز کمکی کند.
اصل هفتم
خود تنظیمی در یادگیری دانش آموزان نقش بسزایی دارد. مهارت های خود تنظیمی به توانایی در کنترل احساسات و رفتار ها اشاره دارند که امکان وقوع یادگیری را فراهم می نمایند.
بهتر است بدانید که مهارت های خودتنظیمی قابل آموزش هستند.
اصل هشتم
به طور کلی دانش آموزان از یادگیری لذت می برند. بی شک زمانی که انگیزه درونی دانش آموزان برای دستیابی به هدف بیشتر از انگیزه های بیرونی باشد، عملکرد بهتری شکل می گیرد.
اصل نهم
انتظار های معلمان از دانش آموزان می تواند بر فرصت های یادگیری، انگیزه و نتیجه های یادگیری تاثیر بگذارد. در حقیقت تاثیر انتظار در روانشناسی تربیتی به طور مناسب شناخته شده است.
اکثر دانش آموز هایی که به وسیله ی معلمانی آموزش می بینند که معتقدند هر دانش آموز دارای توانایی یادگیری و مهارت بر یک حوزه است، بهتر از معلمان با انتظارات منفی عمل می کنند.
اصل دهم
عملکرد آموزشی، یادگیری و رشد دانش آموزان تحت تاثیر بهزیستی عاطفی قرار دارد. دانش آموز ها در زندگی اجتماعی و خانوادگی خود با چالش هایی مواجه هستند که معلمان از آن ها بی خبر می باشند.
چالش ها و تجارب عاطفی به طور مداوم یادگیری را تعدیل و شکل می دهد.
یکی از نشانه های وجود مشکل در سیستم عاطفی- اجتماعی افت ناگهانی سطح عملکرد تحصیلی است. زمانی که نمرات یک دانش آموز نسبت به معیار های عملکردی در گذشته کاهش پیدا می کند، اغلب تحت تاثیر یک وضعیت عاطفی دردناک یا ناراحت کننده قرار دارد.
بیشتر بخوانید:
