تغییر رفتارهای کمتر مطلوب قادر است به فرد، محیط و جامعه کمک نماید. رفتارها می توانند به طور ریشه دار به عادت مبدل گردند. زمانی که یک رفتار به عادت تبدیل میشود فرد بدون فکر و به صورت خودکار آن را انجام میدهد. ما در این مقاله قصد داریم درباره چیستی، مدل ها و نظریه های تغییر رفتار در روانشناسی اطلاعاتی را ارائه دهیم.
تغییر رفتار در روانشناسی چیست؟
تغییر رفتار درباره ی تغییر عادتها و رفتارها در دراز مدت شکل میگیرد. تحقیقات در حوزهی رفتارهای مرتبط با سلامت نشان دهندهی آن است که تغییرات کوچک میتوانند منجر به بهبودی های چشمگیری در سلامت و امید به زندگی فرد شوند. از سری تغییراتی که می تواند زمینه ساز بهبود سلامت افراد گردد می توان به ترک سیگار، تغذیه سالم، رانندگی ایمن، تمرین رابطه جنسی ایمن، ورزش منظم و کاهش مصرف الکل اشاره کرد. رفتار هایی که هدف مداخلات تغییر هستند شامل رفتار هایی میشوند که محیط را تحت تاثیر قرار میدهند. به طور مثال ریختن آشغالها و زباله ها، روشن گذاشتن چراغ ها و … از جمله رفتارهایی هستند که بر محیط تاثیر میگذارند.
همچنین برخی تغییرات رفتاری مانند تمرین ذهن آگاهی، خواب مناسب، کاهش اهمال کاری، ترکیب فعالیتهای خود مراقبتی منظم و قاطعیت بیشتر در محل کار میتواند با بهبود رفاه مرتبط باشد.
دوره های روانشناسی مرتبط موسسه آزاد عالی هفتاد:
دوره CBT (درمان شناختی رفتاری)
دوره رفتار درمانی دیالکتیک DBT
دوره CBCT – زوج درمانی شناختی هیجانی رفتاری پیشرفته
دوره آسیب شناسی روانی و مصاحبه بالینی کودکان با مشکلات رفتاری
نظریههای روانشناسی دربارهی تغییر رفتار
بررسیهای ادبیات به وسیلهی دیویس و همکاران در سال 2015 بیانگر آن است که بالغ بر 82 نظریه تغییر رفتار وجود دارد که برای افراد قابل اعمال است. در ادامه درباره تئوریها و مدلهای رایج تغییر رفتار در روانشناسی اطلاعاتی را ارائه خواهیم داد.
تئوری رفتار برنامه ریزی شده/ عمل مستدل
در دهه 1970 فیشبین و آژن نظریه کنش مستدل را توسعه دادند. این نظریه بیان میکند که رفتارها به موجب یک قصد خاص اتفاق میافتند و قصد تحت تاثیر نگرش فردی و هنجار اجتماعی درک شده قرار میگیرد. به عبارتی دیگر به میزانی که نگرش فرد نسبت به تغییر رفتار خود مثبت تر باشد و اطرافیان رفتار مورد نظر خود را انجام دهند، نیت فرد برای تغییر رفتار خود قوی تر خواهد بود. بدین ترتیب احتمال موفقیت آمیز بودن رفتار شدت مییابد.
در دهه 1980 آژن عمل مستدل را به منظور کنترل رفتاری ادراک شده به عنوان تاثیر گذاری بر قصد گسترش داد. کنترل رفتاری ادراک شده نشان از اطمینان فرد به توانایی خود برای انجام رفتار دارد و می خواهد در خصوص میزان غلبه بر موانع و چالش ها را مورد سنجش قرار دهد. این مدل توسعه یافته به عنوان نظریه رفتار برنامه ریزی شده شناخته می شود.
همچنین نظریه رفتار برنامه ریزی شده در مقایسه با کنش مستدل تغییرات بیشتری را در رفتار ایجاد میکند.
نظریه شناختی اجتماعی
یکی دیگر از نظریههای تغییر رفتار در روانشناسی، نظریه شناختی اجتماعی است. در سال 1986 نظریه شناختی اجتماعی به وسیله ی بندورا ارائه شد. این نظریه بسط تئوری یادگیری اجتماعی بندورا است که در آن بیان میشود: ” بسیاری از رفتار های انسان با مشاهده دیگران در محیط اجتماعی آموخته میگردند.”
در خصوص اتخاذ یک رفتار ضرورت دارد به رفتاری که در مسیر مدل سازی قرار دارد، توجه گردد. به خاطر سپرده شود و بازتولید گردد. ممکن است بابت این کار پاداش تعلق بگیرد و رفتار تقویت گردد یا می تواند با تنبیه احتمال تکرار آن کاهش یابد.
بندورا نظریه شناختی اجتماعی را تا جایی گسترش داد که عوامل شخصی فرد را اعم از شناختی، عاطفی و بیولوژیکی شامل شد. وی تاکید دارد که انسان عامل توسعه و تغییر خود است. خودکار آمدی درک شده و انتظارات نتیجه نقش مهمی در تعیین اقدامات انسان دارد.
محیط اجتماعی قادر است با فراهم آوری فرصت ها و تحمیل محدودیت ها به اهداف فرد کمک کند یا مانع شکل گیری آن ها شود. این امر به نوبه ی خود می تواند بر خودکار آمدی درک شده و انتظارات نتیجه برای دفعات بعد تاثیر گذار باشد.
همچنین بخوانید:
درمان روان پویا چیست؟ مراحل درمان روان پویا
14 نوع از مهم ترین مهارت های زندگی که باید بدانید
مدل ها و چارچوب های علمی
از نظریه های عمل مستدل و تئوری شناختی اجتماعی می توان برای ساخت مدل و چار چوب هایی استفاده کرد که کاربرد های عملی تری دارند. همچنین در توسعه مداخلاات نقش بسزایی ایفا می کنند.
مدل فرانظری
یکی از متداول ترین مدلهای علمی، مدل فرانظری است. این مدل در اواخر دهه 70 به وسیله ی پروچاسکا و دیکلمنت توسعه یافت و پیشنهاد دهنده ی شش محله تغییر رفتار است. جالب است بدانید که مدل فرانظری اغلب در ادبیات رخ می دهد که در غیر این صورت به عنوان مراحل تغییر شناخته می شود. متخصصان سلامت، مربیان و درمانگران می توانند با شناسایی مرحله ای که فرد در آن قرار دارد مداخلات هدفمندی را برای آن مرحله ارائه دهند.
پیش فکری
در مرحله پیش فکری فرد قصد تغییر رفتار را اتخاذ نکرده است. ممکن است فرد در این مرحله از پیامدهای رفتار خود کاملا بی اطلاع باشد یا نسبت به تواناییهای خود برای تغییر اعتماد نداشته باشد. گاهی اوقات این حس عدم اعتماد به تواناییهای فردی برای تغییر از تلاش های ناموفق در گذشته نشات میگیرد.
تفکر
مرحله دوم مدل فرانظری، تفکر است. در این مرحله فرد در نظر دارد که رفتارهای خود را ظرف شش ماه آینده تغییر دهد. افراد در مرحله تفکر نسبت به مزایای ایجاد تغییر آگاه هستند اما به موجب شناسایی معایب و چالش ها اغلب در این مرحله باز می مانند.
همچنین بخوانید:”مدیریت هیجان چیست؟ 10 راهکار مدیریت هیجان“
آماده سازی
در مرحله آماده سازی فرد در حال برنامه ریزی برای تغییر رفتار خود در یک ماه آینده است. این قبیل افراد عمدتا اقدامهایی را نظیر پیوستن به یک گروه پشتیبانی، پیدا کردن مربی، خرید کتاب خود یاری و…از قبل انجام داده اند.
عمل
عنوان چهارمین مرحله تغییر رفتار در مدل فرانظری به عمل اختصاص دارد. در این مرحله فرد طی شش ماه گذشته تغییرات قابل توجهی را در رفتار خود ایجاد کرده است که موجب سشکل گیری نتایج متفاوت در سلامت و بهزیستی شده است.
نگهداری
در مرحله نگهداری فرد به تغییر رفتار های خود به منظور جلوگیری از عود ادامه می دهد. عود می تواند در هر مرحله از تغییر رفتار شکل بگیرد که منجر به بازگشت فرد به مراحل قبل میشود.
خاتمه بخشی
زمانی که فرد به تواناییهای خود برای حفظ تغییر اطمینان دارد در مرحله خاتمه بخشی گام نهاده است. در واقع در مرحله خاتمه داد فرد برای استفاده از رفتار های قدیمی به عنوان روش مقابله ای وسوسه نمی گردد.
مدل اطلاعات، انگیزش و مهارت های رفتاری
در سال 1992 مدل اطلاعات- انگیزش- مهارتهای رفتاری به وسیله ی فیشر با بررسی متون درباره تغییر رفتار خطر ابتلا به ایدز طراحی شد. فیشر بر این باور است که سه عامل کلیدی اعم از اطلاعات درباره رفتار، انگیزه برای انجام رفتار و مهارتهای رفتاری میتواند بر تغییر رفتار تاثیر بگذارد. اطلاعات شامل افکار خودکار درباره یک رفتار و اطلاعات آگاهانه آموخته شده است. انگیزه نیز به عنوان یک عامل کلیدی برای انجام رفتار حاوی انگیزه شخصی، اجتماعی، تمایل به تغییر رفتار برای خود و متناسب با محیط اجتماعی است.
سومین عامل کلیدی برای تغییر رفتار، مهارت های رفتاری است که شامل مهارت های عینی و خودکار آمدی درک شده است. جالب است بدانید که اطلاعات و انگیزه بر مهارت های رفتاری تاثیر گذار هستند. همچنین تلفیقی از اطلاعات، انگیزه و مهارت های رفتار منجر به تغییر رفتار می شوند.
همچنین بخوانید : درمان تقویت انگیزشی (MET) چیست؟
چرخ تغییر رفتار و مدل COM-B
در سال 2011 ون استرالن، میچی و وست چارچوب های تغییر رفتار متمایزی را برای ایجاد چرخ تغییر رفتار گردآوری کردند. هدف از ارائه چارچوب های متفاوت برای تغییر رفتار راهنمایی سیاستمداران و افرادی که مداخلات رفتاری انجام می دهند، بود. چرخ تغییر رفتار شامل سه شرط توانایی، فرصت و انگیزه است. توانایی بیانگر توانایی جسمی و روانی لازم برای انجام رفتار است. به طور مثال برخورداری از دانش و مهارت های ضروری توانایی محسوب می شود.
فرصت درباره محیط اطراف فرد است که موجب تسهیل یا ممانعت از یک رفتار می گردد. همچنین انرژی لازم برای انجام یک رفتار که شامل عادات، افکار و عواطف است، نشان از انگیزه دارد. سه مولفه توانایی، فرصت و انگیزه در کنار هم مدل COM-B را شکل می دهند. در این مدل فرصت و قابلیت بر انگیزه تاثیر می گذارند و می توانند رفتار را تغییر دهند.
چرا تغییر رفتار در روانشناسی دشوار است؟
روند تغییر دلهره آور و دشوار است. با وجود اینکه ایجاد تغییرات بزرگ می تواند دشوار باشد اما تقسیم یک هدف بزرگ به بخش های کوچک تر نیازمند برنامه ریزی و تعهد است. شایان ذکر است که تغییر یک فرایند است و یک رویداد یکباره تلقی نمیشود. اگر پاداش برای تغییر رفتار در آینده مبهم باشد، انگیزه ماندن چالش برانگیز خواهد بود. به طور مثال ورزش برای سنین بالا موجب کاهش خطر بیماری های قلبی میشود.
همچنین اگر پاداش فوری برای تغییر یک رفتار وجود نداشته باشد، انگیزه ماندن متزلزل میگردد. عوامل مختلفی در تغییر رفتار نقش دارند. یکی از عامل هایی که به تغییر رفتار کمک شایانی می کند، مشخص سازی اهداف و دوری از ابهام است. همچنین بهتر است هدف در آینده نزدیک شکل بگیرد.ضرورت دارد علت تغییر رفتار یادگیری و سود مثبت باشد. اگر دلیل تغییر رفتار از دست دادن یک مسئله منفی باشد روند تغییر با مشکل مواجه می شود.
تکنیک های تغییر رفتار در روانشناسی
اهداف اجرایی
اهداف اجرایی قصد پیاده سازی یک رفتار خاص به یک موقعیت را مرتبط میسازد. در اهداف اجرایی بیان می شود که ” اگر X اتفاق بیفتد، سپس Y را انجام خواهم داد.” به عبارتی دیگر اگر موقعیت خاصی رخ دهد، فرایند تفکر به طور خودکار رفتار خاصی را به فرد یادآوری می کند که قصد اعمال آن را داشته باشد.
به طور مثال ممکن است به خودتان بگویید: ” اگر چراغ های یک اتاق خالی را روشن ببینم، آن را خاموش خواهم کرد.” این بدان معنی است که در هنگام مواجه با چنین وضعیتی، نسبت به خاموش کردن چراغ ها اقدام خواهید کرد.
مصاحبه انگیزشی
مصاحبه انگیزی به افراد کمک می کند تا در افکار و انگیزه های خود برای تغییر شفافیت پیدا کنند و به منظور پیدا کردن راه حل، موانع تغییر را شناسایی نمایند.
به فرایندی که برای هدایت، شناسایی نقاط قوت، اهداف، استقلال و بهبود احساس خودکارآمدی موثر واقع است، مصاحبه انگیزشی اطلاق میشود. این رویکرد برای افراد دو سوگرا و اشخاصی که نسبت به تغییر رفتار خود تمایل ندارند، مفید عمل می کند.
امیدواریم از خواندن مقاله “تغییر رفتار در روانشناسی چیست؟ 5 مدل و نظریه تغییر رفتار ” نهایت استفاده را برده باشید.
بیشتر بخوانید: